آنچه دنیای غرب در حال حاضر خود را فریفته آن نشان میدهد " تساوی " است. غافل از آنکه مسئله تساوی را در چهارده قرن پیش اسلام حل کرده است. در مسائل خانوادگی که نظام خاصی دارد چیزی بالاتر از " تساوی " وجود دارد.
طبیعت در اجتماع مدنی فقط قانون تساوی را وضع کرده و گذشته ولی در اجتماع خانوادگی جز تساوی قوانین دیگری نیز وضع کرده است. تساوی به تنهائی کافی نیست که روابط خانوادگی را تنظیم کند. سایر قوانین طبیعت را در اجتماع خانوادگی باید شناخت.
متأسفانه کلمه تساوی به واسطه تکرار و تلقین زیاد خاصیت اصلی خودش را از دست داده است. کمتر فکر میکنند که مقصود از تساوی، تساوی در حقوق است. خیال میکنند همین قدر که مفهوم " تساوی " در یک موردی صدق کرد کار تمام است.
به عقیده این بی خبران، در گذشته مردها به زنها زور میگفتند، اما امروز چون آنها نیز به مردها زور میگویند، پس همه چیز درست شد، زیرا تساوی در زورگوئی برقرار شده است.
در گذشته در حدود ده درصد ازدواجها از ناحیه مردها منجر به طلاق و جدائی میشد، اما حالا در بعضی نقاط جهان چهل درصد ازدواجها منجر به طلاق میشود و نیمی از این طلاقها را زنها بوجود میآورند، پس جشن بگیریم، و شادی کنیم زیرا " تساوی " کامل حکم فرما است.
در گذشته فقط مردها بودند که به زنها خیانت میکردند، مردها بودند که پابند عفت و تقوی نبودند، اما امروز بحمدالله زنها نیز خیانت میکنند، پابند عفت و تقوا نیستند، چه از این بهتر؟
زنده باد تساوی، مرگ بر تفاوت. در گذشته مردها مظهر بی رحمی و قساوت بودند، مردها بودند که با داشتن چند کودک دلبند، زن و فرزند را رها کرده به دنبال معشوقه نو می رفتند، امروز زنان دیرینه پیوند نیز پس از سالها زناشوئی و داشتن چند کودک در اثر یک آشنائی در مجلس رقص با یک مرد دیگر، با کمال قساوت و بیرحمی خانه و آشیانه را رها میکنند و به دنبال هوس دل خود میروند، به به، چه از این بالاتر؟
زن و مرد در یک پایه قرار گرفتند و " تساوی " برقرار شد.
این است که بجای درمان دردهای بی پایان اجتماع و بجای اصلاح نقاط ضعف مردان و زنان، و استوار ساختن کانون خانوادگی، روز به روز پایه کانون خانوادگی را سست تر و متزلزل تر میکنیم، در عوض رقص و پایکوبی میکنیم که بحمدالله هر چه هست به سوی تساوی میرویم.
بلکه تدریجا زنها در فساد و انحراف و قساوت و بیرحمی از مردان گوی سبقت می ربایند.
برگرفته از موسسه فرهنگی جام طهور
نظرات شما عزیزان:
: مرتبه