اگر عدد زنان نیازمند بر مردان نیازمند فزونی داشته باشد، منع تعدد زوجات خیانت به بشریت است، زیرا تنها پامال کردن حقوق زن در میان نیست. اگر مطلب به پامال شدن حقوق عدهای از زنان ختم میشد باز قابل تحمل بود. بحرانی که از این راه عارض اجتماع میشود از هر بحران دیگر خطرناکتر است. همچنانکه خانواده از هر کانون دیگر مقدس تر است.
زیرا آنکه از حق طبیعی خود محروم میماند یک موجود زنده است با همه عکس العملهائی که یک موجود زنده در محرومیتها نشان میدهد. یک انسان است با همه عوارض روانی و عقدههای روحی در زمینه ناکامیها، زن است با همه نیرنگهای زنانه، دختر حواست با قدرت کامل " ''آدم فریبی'' ".
او گندم و جو نیست که زائد بر مصرف را به دریا بریزند یا در انباری برای " ''روز مبادا'' " ذخیره کنند. خانه و اتاق نیست که اگر مورد احتیاج نبود قفلی به آن بزنند.
بلی، او یک موجود زنده است، یک انسان است، یک زن است. نیروی شگرف خود را ظاهر خواهد کرد و دمار از روزگار اجتماع برخواهد آورد. او خواهد گفت:
سخن درست بگویم نمیتوانم دید *** که میخورند حریفان و من نظاره کنم
همین " ''نمیتوانم دید'' " کارها خواهد کرد. خانهها و خانوادهها ویران خواهد ساخت، عقدهها و کینهها بوجود خواهد آورد. وای بحال بشر آنگاه که غریزه و عقده دست بدست هم بدهند.
زنان محروم از خانواده نهایت کوشش را برای اغوای مرد که قدمش در هیچ جا این اندازه لرزان و لغزان نیست بکار خواهند برد. و بدیهی است که " چو گل بسیار شد پیلان بلغزند " و متأسفانه از این " ''گل'' " مقدار کمی هم برای لغزیدن این پیل کافی است.
آیا مطلب به همین جا خاتمه پیدا میکند؟
خیر. نوبت به زنان خانه دار میرسد. زنانی که شوهران خود را در حال خیانت می بینند. آنها هم به فکر انتقام و خیانت میافتند. آنها هم در خیانت دنباله رو مرد میشوند.
نتیجه نهائی چه خواهد بود؟ نتیجه نهائی در گزارشی که به " کینزی راپورت " مشهور شده ضمن یک جمله خلاصه شده است:
«''مردان و زنان آمریکائی در بی وفائی و خیانت دست سایر ملل دنیا را از پشت بستهاند''».
ملاحظه میفرمائید که تنها با فساد و انحراف مرد خاتمه نمی یابد. شعله این آتش در نهایت امر دامن زنان خانه دار را هم میگیرد.
برگرفته از موسسه فرهنگی جام طهور
نظرات شما عزیزان:
: مرتبه