وبلاگ حقوقی وحید چرخکاریان
وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی
آخرين مطالب
لينک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان   ----------------------- وبلاگ حقوقی چرخ کاریان ///////  وکیل / وکالت / وکیل دادگستری / سایت حقوقی / مشاوره حقوقی و آدرس charkhkarian.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





ز.م: 16 ساله توسط اشرار ربوده شده و بعد از یک روز آزاد شده است.

 

درِ اتوبوس میان هیاهیوى مسافرین بسته مى شود و حرکت مى کند. بوى دود بینى ات را پر مى کند و به سرفه ات مى اندازد. هنوز چند مسافر کنار ایستگاه اتوبوس ایستاده اند و به شلوغى کلافه کننده خیابان نگاه مى کنند. از چهره هایشان نگرانى و دلهره مى بارد. دلت مى خواهد بدانى در دل شان چه مى گذرد، مخصوصا که بین شان دخترى همسن و سال خودت هست که مدام این پا و آن پا مى کند، مثل کسى که مدرسه اش دیر شده باشد. چند ماه پیش خودت هم مثل همین آدم ها، بى خیال ایستاده بودى و تنها دلهره ات رسیدن به مدرسه بود. چه زود گذشت!

 

سرت را برمى گردانى، نگاهت به دست هاى خسته مادرت مى افتد که چادرش را محکم گرفته و با دقت ماشین هایى را که به سرعت مى آیند، نگاه مى کند. دیروز وقتى که دایى ات فهمید زمان دادگاه رسیده با اصرار از پدرت خواست تا خودش همراه تان باشد و حالا مادر منتظر بود تا برادرش بیاید و از این همهمه و شلوغى نجات تان بدهد.

 

تو هم راضى بودى که پدر همراه تان نباشد، چرا که دیگر پیر شده بود و حوصله نداشت، زود از کوره در مى رفت و شاید کارش به بیمارستان مى کشید. دایى راه و چاه را بهتر مى شناخت و بهتر از پدر کارها را پیش مى برد.

 

هنوز یک ساعت تا وقت دادگاه مانده، دلت مى خواست در این یک ساعت چند لحظه قدم بزنى و دور از هیاهو و صداى ماشین و بوق و شلوغى به خودت فکر کنى. یا اصلاً دلت مى خواست مثل همان دخترى که لباس مدرسه به تن دارد و منتظر سرویس مانده، به سمت مدرسه ات مى رفتى و در کمال آسودگى درس مى خواندى مثل سال هاى گذشته، مثل روزهاى شادى که دو سه ماهى بود تمام شده بودند.

 

اما نمى شد، وضعیت تو عادى نبود و انتظار بیهوده اى بود که آرامش و شادى گذشته را طلب کنى. به هر حال باید تحمل مى کردى تا این روزهاى تلخ تمام شوند، هر چند به قول مادر این ننگ هیچ وقت تمام بشو نبود.

 

چند ماه پیش، شاید دقیقا سه ماه پیش بود که مثل هر روز صبح براى مدرسه رفتن از خانه بیرون آمدى، امتحان داشتى و به خاطر همین عجولانه تا سر خیابان دویدى!

 

سرویس مدرسه باز هم رفته بود و حتى چند لحظه هم منتظرت نمانده بود، عصبانى شدى! جر و بحث داخل خانه بر سر خواستگار زهره خواهر بزرگ ترت که تو را دیده بود و نظرش عوض شده بود، فکرت را به هم ریخته بود. حرف هاى بى سر و ته زهره، اوقات تلخى مادر و متلک هاى سنگین پدر که زهره را خطاب قرار مى داد و وضع را بدتر مى کرد، اعصابت را به هم ریخته بود، مثلاً امتحان داشتى، اما هیچ کس به فکر تو نبود، همه فکر این بودند که تکلیف زهره را روشن کنند، همین و به آینده تحصیلى تو کارى نداشتند.

 

ـ آخرش همتون باید برید کهنه شورى چه با لیسانس چه با سیکل!

 

این حرف تنها برادرت بود که این طور موقع ها براى کوچک شمردن آرزوهایت به زبان مى آورد و تحقیرتان مى کرد. به هر حال دست تو نبود اگر خواستگار زهره به جاى او، تو را خواسته بود و پافشارى مى کرد. این سومین بار بود که چنین قضیه اى براى تو و زهره پیش مى آمد. درست است که بار اول از سر کنجکاوى جلوى خواستگارها رفتى و یک احوالپرسى ساده کردى، اما با اتفاقى که افتاده بود، دیگر هوس هیچ کنجکاوى نداشتى و خیلى اتفاقى با دو خواستگار بعدى خواهرت روبه رو شدى. اصلاً تقصیر تو چه بود که خداوند در آفرینش تو نهایت زیبایى را به کار برده بود و خواهرت چهره اى مردانه داشت، یا اصلاً به تو چه مربوط اگر خواستگاران زهره به جاى تکیه بر نجابت و شعور او به زیبایى خواهر شانزده ساله اش توجه مى کردند؟

 

در سراسر سال هاى تحصیلى ات سعى کرده بودى با نجابت و پاکى از خانه بیرون بیایى و دوباره به خانه برگردى. آنقدر مادر تو را از دوستان ناباب ترسانده بود که با هیچ کس دوست نمى شدى و تنها به لیلا همکلاسى دوران دبستانت کفایت مى کردى! از همان اول که پا به مدرسه گذاشته بودى، شوق درس خواندن در دلت ریشه دوانده بود و هر روز هم بیشتر مى شد. مادر و پدرت هم خیلى راضى بودند، چرا که فکر مى کردند به مدارج علمى خواهى رسید و سربلندشان مى کنى. تصمیم خودت هم همین بود تا اینکه آن اتفاق شوم سایه اش را بالاى سرت انداخت، همان روزى که مدرسه ات دیر شده بود و ... .

 

همه تاکسى ها به سرعت رد مى شدند و مى رفتند، به ساعتت نگاه کردى، خیلى دیر شده بود. با اتوبوس دیرتر مى رسیدى و تاکسى ها هم همه پر بودند. ناگهان به ذهنت رسید یک تاکسى دربست بگیرى، پول هاى ته جیبت را شمردى و خیالت راحت شد، نگران و مضطرب از کارى که مى خواستى بکنى، دستت را جلوى یکى دو ماشین سوارى بالا بردى اما آنها با عجله رد شدند. ناگهان از دور ماشین سبزرنگى پیدا شد و چند قدم جلوتر از تو ترمز کرد. به نظرت رسید راننده پسر عموى پدرت باشد، خوشحال شدى چرا که به خیال خودت خطر بزرگى از سرت گذشت و سوار ماشین غریبه نشدى. به سرعت در ماشین را باز کردى و سوار شدى. در همراه با سلام گرم تو بسته شد و ماشین به راه افتاد.

 

همان لحظه فهمیدى اشتباه کردى فقط شباهت بود که تو را به اشتباه انداخته بود، با ناراحتى معذرت خواستى و گفتى که اشتباه سوار شده اى اما راننده که به سرعت از میان خیابان ها رد مى شد، خنده تلخى کرد و گفت: «چرا اشتباه، اتفاقا درست سوار شدى!»

 

اگر مى توانستى یک لحظه از آن روز را توصیف کنى یا حداقل از حال بدى که داشتى حرف بزنى شاید دردت کمتر مى شد و خاطرت کمتر آزرده مى شد. تمام دلهره و غصه دنیا در دلت نشسته بود. فریاد مى کشیدى و خودت را به در و دیوار ماشین مى کوبیدى و کمک مى خواستى اما ماشین چنان به سرعت مى رفت که قدرت هیچ کارى نداشتى، چند بار خواستى خودت را از ماشین به بیرون پرتاب کنى اما درها قفل بود شیشه ها هم همین طور! آن قدر فریاد مى کشیدى که صدایت گرفته بود، اشک مى ریختى و التماس مى کردى، هیچ فایده اى نداشت تنها مشت محکمى به دهانت خورد و خون تازه اى از کنار لبانت جارى شد، اسیر شده بودى در چنگال گرگى که همیشه مادر تو را از آن ترسانده بود ... .

 

نیمه هاى شب بود که پلیس تو را کنار خیابان خلوتى پیدا کرده بود، در حالى که به سختى نفس مى کشیدى و حال و روزت به طرز وحشتناکى به هم ریخته بود، یک هفته در بیمارستان بسترى شدن کمى روبه راهت کرد، اما روحت هنوز در تلاطم بود، از اتفاقى که حتى یادآورى اش هم وحشت به دلت مى انداخت. یک ماه هم طول کشید تا همه باور کردند که تو تقصیرى در این اتفاق نداشتى. پلیس هم معتقد بود که شانس آوردى که همان روز رهایت کردند. اما چقدر طول مى کشید تا تلخى این اتفاق از ذهنت پاک شود؟ صبح آن روز مى توانست مثل روزهاى دیگر باشد و نشد، چه کسى مقصر بود؟ چه کسى مسئول این اتفاقات وحشتناک بود؟ فقط تنها چیزى که کمى از ناراحتى ات کم مى کرد پیدا شدن همان گرگى بود که تو را از گله ربوده بود. حالا هم قرار بود دادگاهى تشکیل شود و به مسئله اى که برایت پیش آمده بود رسیدگى شود. قاضى قول داده بود که حق تو را بگیرد و نگذارد مسئول این اتفاق آزاد شود، اما چه چیزى مى توانست حرمت از دست رفته تو را باز گرداند و خاطره تلخ تو را با خود ببرد؟ چه چیزى مى توانست زندگى ات را دوباره از نو بسازد و همه چیز را دگرگون کند.

 

شاید اگر آن روز، همان روز که امتحان داشتى، جر و بحث زهره و مادر تو را معطل نمى کرد به سرویس مدرسه مى رسیدى، شاید اگر به فکر تو بودند و صبح زود آن همه اوقات تلخى نمى کردند فکرت به هم نمى ریخت و به خاطر تشویش و اضطراب اشتباه نمى کردى و این اتفاق نمى افتاد. حالا دور از هیاهو و غصه تو زهره عقد کرده بود و داشت وسایل زندگى اش را آماده مى کرد و تو مانده بودى با زیبایى که تنها به مشکلاتت اضافه کرده بود و هر بار جلوى آینه به تو نهیب مى زد که زندگى ات زشت و ناگوار است.

 

مادر از جا برمى خیزد، ماشین دایى از دور نمایان مى شود و آهسته ترمز مى کند، سلام مى کنى و سوار مى شوى، نگاهت هنوز به همان دختر دانش آموز است که کنار خیابان ایستاده و منتظر است. در دل آرزو مى کنى اى کاش او دچار اشتباه تو نشود و چشمانش را باز کند. کارى که تو نکرده بودى و تنها اشتباهت همان بود. هر چند قصه تلخ تو باز هم تکرار مى شود بى آنکه تو و امثال تو تقصیرى داشته باشند

: مرتبه
[ برچسب:, ] [ ] [ چرخکاریان ( وکیل پایه یک دادگستری ) ]

یک شب که با پدرم دعوا کردم با ناراحتی به خیابان رفتم بی‌هدف پرسه می‌زدم و غرق افکارم بودم که پسری توجهم را جلب کرد. خیلی وقت‌ها با کتک‌های پدرم قهر می‌کردم و از خانه خارج می‌شدم. جواد به نظر پسر آرامی می‌آمد بعد از یکی دو بار رفت و آمد شماره تلفن همدیگر را گرفتیم. می‌خواستم او با پدرم طی قراری با هم آشنا شوند و بگویم که می‌خواهم زندگی‌ام را با او ادامه دهم.

 

............


ادامه مطلب
: مرتبه
[ برچسب:, ] [ ] [ چرخکاریان ( وکیل پایه یک دادگستری ) ]

چندی قبل مردی به مأموران پلیس مراجعه کرد و مدعی شد اموال قیمتی‌اش از خانه به سرقت رفته است. وقتی مأموران در محل حاضر شدند، دریافتند سارق یک آشناست و قبلاً به این خانه رفت و آمد داشته است، چرا که قفل‌ها بدون هیچ فشاری و با کلید باز شده و دزد مستقیم به سراغ محل نگهداری جواهرات رفته، هر چند مرد شاکی نتوانست مظنونی را معرفی کند اما مأموران تحقیقات خود را همچنان ادامه دادند، تا این که...

 


ادامه مطلب
: مرتبه
[ برچسب:, ] [ ] [ چرخکاریان ( وکیل پایه یک دادگستری ) ]

کلاهبرداری های میلیاردی اینترنتی

 

 

 

در کشور های اروپایی و آمریکایی بسیاری از افراد بخشی از در آمد خود را در شرکتهای معتبر جهت سرمایه گذاری در پروژه ها و فرصت های سرمایه گذاری قرار می دهند و در سود آنها خود را سهیم می نمایند و به اصطلاح امروزINVEST می نمایند .

.......


ادامه مطلب
: مرتبه
[ برچسب:, ] [ ] [ چرخکاریان ( وکیل پایه یک دادگستری ) ]

«مرضیه»:فقط برای دفاع از خودم، آدم کشتم

زنی که به کشتن همسر خواهر شوهرش متهم شده است امروز دردادگاه کیفری تهران ادعا کرد فقط برای دفاع از خود دست به جنایت زد. 

 

 

 

زنی که به کشتن همسر خواهر شوهرش متهم شده است امروز دردادگاه کیفری تهران ادعا کرد فقط برای دفاع از خود دست به جنایت زد. 

در نشست پیشین رسیدگی به این پرونده که ۲۳ تیر۱۳۸۶ در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری تهران به ریاست قاضی «نورا...عزیزمحمدی» و با حضورچهار مستشار (رحیمی، عبدالهی، سالاری و فراهانی) برگزار شد ابتدا نماینده دادستان به تشریح کیفرخواست پرداخت.

«آرش سیفی» اعلام کرد:م رضیه ۴۰ ساله متهم است شامگاه ۱۹ مهر ۱۳۸۴ شوهر خواهر همسرش (محمدرضا) را که به همراه برادر شوهرش «غلام» به خانه آنان در منجیل آباد رباط کریم رفته بود خفه کرد.

وی افزود:شوهر مرضیه به نام رضا و پسر بزرگش علی نیز که در این جنایت به او کمک کردند، متهمان ردیف های دوم و سوم هستند.

نماینده دادستان ادامه داد:با توجه به شواهد موجود و درخواست اولیای دم از محضر دادگاه برای متهمان تقاضای مجازات دارم.سپس همسر قربانی و پسر و دخترش در جایگاه اولیای دم قرار گرفتند.

همسر محمدرضا گفت:نمی دانم عروسمان با چه انگیزه ای شوهرم را کشت. محمد رضا آن شب همراه برادر دیگرم «غلام» به خانه رضا رفت تا آنها را که مدتها با هم قهر بودند آشتی دهد اما بی رحمانه کشته شد. به همین خاطر برای جنایتکاران اشد مجازات می خواهم. 

قاضی عزیز محمدی از غلام (برادر متهم ردیف دوم) خواست به عنوان شاهد به تشریح آنچه دیده بپردازد.

غلام توضیح داد:آن شب همراه دامادمان به خانه برادرم رفتیم. قرار نبود شب را آنجا بمانیم اما به اصرار محمد رضا ماندیم. نیمه شب بود که با سرو صدا از خواب بلند شدم و از یک پنجره کوچک دیدم محمد رضا روی زمین افتاده است.

برادرم «رضا» و پسرش دستهای او را گرفته بودند و مرضیه هم گلوی او را فشار می داد.می خواستم از جا بلند شوم که دختر برادرم «آزیتا» و پسر دوم رضا، جلوی مرا گرفتند تا اینکه «محمد رضا» جان داد.من که به شدت ترسیده بودم از آنها خواستم خود را به پلیس معرفی کنند و بدین ترتیب مرضیه و برادم به کلانتری رفتند. 

«مرضیه» هنگامی که رو به روی پنج قاضی شعبه ۷۱ دادگاه کیفری تهران ایستاد جرمش را گردن گرفت. وی گفت:«وقتی محمدرضا و برادر شوهرم به خانه مان آمدند، شام خوردند و من به اتاقم رفتم و خوابیدم. نیمه شب بود که متوجه شدم محمدرضا وارد اتاقم شد. آن شب مشروب خورده بود و من که به افکار شیطانی اش برده بودم دستم را دور گردنش حلقه کردم و آنقدر فشردم تا جانش درآمد. آن موقع بود که همه بیدار شدند.» 

● قاضی:در خون محمدرضا الکل پیدا نشد و پزشکی قانونی هیچ گونه اثر دفاع روی جنازه و بدن تو ندیده است.در این باره چه می گویی؟

مرضیه▪ :نمی دانم.

این زن در دادگاه به بازسازی صحنه جنایت پرداخت و گردن پسرش علی- متهم ردیف سوم- را گرفت تا نشان دهد چه گونه محمدرضا را خفه کرد.

● قاضی:پزشکی قانونی علت اصلی مرگ را انسداد مجاری بیرونی تنفسی یعنی دهان و بینی اعلام کرده است. تو اما نشان دادی که گلوی او را گرفته بودی. در این باره چه دفاعی داری؟ 

▪ مرضیه:چیز زیادی یادم نیست.تشنج کردم و جزییات را به یادندارم. گزارش ایسکانیوز می افزاید، متهمه همچنین در پاسخ به قاضی که پرسید چرا وقتی محمدرضا را در اتاقت دیدی دادو فریاد نکردی؟ مدعی شد:حال خودم را نمی فهمیدم و فقط برای دفاع از ناموسم او را کشتم. 

نوبت به رضا ۴۴ ساله که رسید اتهام معاونت در آدمکشی را رد کرد:«در این جنایت هیچ نقشی نداشتم.»

● قاضی: دخترت و همچنین برادرت غلام گفته اند تو و پسرت دستهای محمد را گرفته بودید. در این باره چه می گویی؟

▪ رضا: من و پسرم برای اینکه جرم مرضیه کم شود دروغ گفتیم. وقتی به اتاق زنم رفتم محمدرضا را خفه کرده بود.شوهر خواهرم مرد فاسدی بود و به زنان نظر بد داشت.علی ۲۴ ساله نیز گفته های پدرش را تایید کرد:«فقط برای کم شدن جرم مادرم به همدستی با او اعتراف کردم؛زمانی که وارد اتاقش شدم محمدرضا مرده بود.»

با پایان دفاع متهمان ردیف های دوم و سوم، قاضی عزیزمحمدی و چهار مستشار شعبه ۷۱ وارد شور شدند و ادامه رسیدگی به پرونده را به بعد موکول کردند.در محاکمه امروز که برای آخرین بار در شعبه ۷۱ برگزار شد بار دیگر مرضیه ادعای دفاع از ناموس را مطرح و ادعا کرد: انگیزه دیگری برای کشتن محمد رضا نداشتم.

● قاضی عزیزمحمدی : شواهد نشان می دهد محمدرضا از شوهرت پول طلب داشت و آن روز برای تسویه حساب به خانه تان آمده بود، درست است؟

▪ متهمه: من در جریان تسویه حساب مالی نیستم.

همچنین متهمان ردیف دوم و سوم در آخرین دفاع، گفته های پیشن خود را تایید کردند و مدعی شدند دستی در جنایت نداشتند.در پایان، رییس و چهار مستشار شعبه ۷۱ وارد شور شدند تا با توجه به مدرک های موجود به انشای رای بپردازند. 

 

بر گرفته از سایت آفتاب  

: مرتبه
[ برچسب:, ] [ ] [ چرخکاریان ( وکیل پایه یک دادگستری ) ]

سرهنگ مرزبانی در گفتگو با خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران، در تشریح خبر اعلام داشت: در پی وصول یک فقره نیابت قضایی از یکی از شهرستان‌های جنوبی کشور مبنی بر ربایش دختر 21 ساله و انتقال وی به کرمانشاه جهت اخاذی از خانواده‌اش، پیگیری موضوع در دستور کار ماموران قرار گرفت. 

 

رئیس پلیس آگاهی استان کرمانشاه افزود: در حکم نیابتی صادره از دادگاه تصریح شده، "مراد" به اتهام آدمربایی جلب شود و در صورت مخفی شدن با حصول اطمینان از حضور با اذن ورود به منزل در طول شبانه روز وارد و نسبت به جلب متهم اقدام شود. 

 

مرزبانی تاکید کرد: اخبار حاکی از آن بود که متهم فردی باهوش و بسیار محتاط بوده و از چندین خط تلفن برای اخاذی استفاده می‌کند. 

 

رئیس پلیس آگاهی استان کرمانشاه افزود: طبق برنامه‌ریز‌های شاکی با خانواده دختر ربوده شده، قرار ملاقات برای آزادی دختر 21 ساله تعیین می‌شود، که پلیس با محاصره محل متهم را به همراه فرد دیگری که به نظر می‌رسید محافظ بوده، ‌دستگیر می‌کند. 

 

این مقام مسدول انتظامی خاطر نشان کرد: ماموران محل اختفای دختر ربوده شده را شناسایی و با اعزام اکیپی به محل دختر 21 ساله که درمنزلی نگهداری می‌شد، سالم آزاد می‌کنند. 

 

گفتنی است، سرانجام مشخص می‌شود دختر دانشجوی ربوده شده با آدمربا در گذشته رابطه دوستی داشته است. 

 

انتهای پیام/ 

 

منبع. باشگاه خبرنگاران

: مرتبه
[ برچسب:, ] [ ] [ چرخکاریان ( وکیل پایه یک دادگستری ) ]

به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران، پانول براندو 50ساله قاتل و متجاوز بد نام کانادایی پس از انجام اعمال فجیع با دو دختر محصل در حالی که مدت محکومیت خود را می‌گذراند با پیشنهاد عجیب خود خبر ساز شد. 

 

او در زندان از همدست و هم جرم خود به نام کارلا هومولکا درخواست ازدواج کرد و از مسئولان زندان خواست که اجازه دهند آنان در هر ماه دو روز یکدیگر با ببینند. 

 

کارلا هومولکا 30ساله به عنوان همدست و همسر وی در آدم ربایی و تجاوز منجر به مرگ مبادرت داشت و همچنین شاهد تجاوز و قتل خواهر خود توسط پانول بوده است. 

 

به گزارش این خبرگزاری کریستین فرنچ 15 و لینزا ماهفی 14ساله در سال 1990 توسط پانول پس از تحمل شکنجه و تعرض جنسی وحشیانه به قتل رسیدند. 

 

پانول در پرونده خود بیش از ده‌ها مورد تجاوز و جرایم جنسی و همچنین قتل دارد که در زندانی در کانادا به سرمی‌برد. 

 

به گزارش این خبرگزاری حکم آزادی مشروط پانول براندو برای تاریخ 17فوریه سال2015 در دادگاه مطرح شد که به دلیل مجرم خطرناک بودن و بد نامی وی تأیید نشد. 

 

 

نتهای پیام/ 

 

منبع. باشگاه خبرنگاران

: مرتبه
[ برچسب:, ] [ ] [ چرخکاریان ( وکیل پایه یک دادگستری ) ]

کمیسیونر عالی حقوق بشر سازمان ملل طی بیانیه‌ای هشدار داد گروه‌های مخالف در سوریه با کشتارهای غیرقانونی و جنایاتی که مرتکب می‌شوند حقوق بین‌الملل را نقض کرده‌اند که می‌تواند جزو جرایم جنگی محسوب شود.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دفترکمیسیونر عالی حقوق بشر سازمان ملل در این بیانیه اعلام کرد طی دو هفته گذشته گزارشاتی را به دست آورده که نشان می‌دهد گروه‌های مخالف در مناطق شمالی تحت درگیری در سوریه همچنان به کشتار غیرنظامیان و یا سربازانی می‌پردازند که هیچ دخالتی در جنگ ندارند. این گزارشات به ویژه گویای این حقیقت است که گروه دولت اسلامی شام و عراق از عاملان اصلی این کشتارها هستند.

ناوی پیلای در این باره گفت: براساس اظهارات شاهدان این جنایات و آمارهای بدست آمده گروه های مخالف تندرو از ابتدای سال جاری تاکنون شمار زیادی از بازداشت شدگان را که در زندان‌های تحت اختیارشان بودند اعدام کرده‌اند.

وی تاکید کرد که تعیین آمار دقیق این تلفات کاری سخت و دشوار است.  .............


ادامه مطلب
: مرتبه
[ برچسب:, ] [ ] [ چرخکاریان ( وکیل پایه یک دادگستری ) ]

دیده‌بان حقوق بشر در نامه‌ای خطاب به رییس جمهور آمریکا اعلام کرد: دولت این کشور تا زمانی که به نقض حق حریم خصوصی پایان ندهد،‌ با خطر تضعیف اهداف سیاسی‌اش روبرو خواهد بود.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، همزمان با برگزاری سخنرانی باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا در خصوص نظارت الکترونیکی، دیده‌بان حقوق بشر هشدار داد که مهار نکردن برنامه‌های جاسوسی آمریکا موجب تضعیف اهداف سیاسی این کشور شده است.

کنت روث، مدیر اجرایی دیده‌بان حقوق بشر در این باره گفت: اوباما می‌تواند یا به تقویت ابزارهای فراگیر جاسوسی‌اش در دنیا که متاسفانه کارایی بسیار کمی در مبارزاتش علیه تروریسم داشته ادامه دهد؛ در حالیکه این برنامه‌ها تنها باعث بروز واکنش شدید جامعه جهانی علیه آمریکا و شرکت‌های اینترنتی و مخابراتی شده است و یا اینکه در مقابل سرویس‌های اطلاعاتی بایستد و به حق همه افراد دنیا در برخورداری از حریم خصوصی احترام بگذارد. ................


ادامه مطلب
: مرتبه
[ برچسب:, ] [ ] [ چرخکاریان ( وکیل پایه یک دادگستری ) ]

چرا معتادان خلافکار می‌شوند؟

 در گفت و گوی حمایت با یک آسیب شناس بررسی شد؛
چرا معتادان خلافکار می‌شوند؟

یکی از آسیب‌های اجتماعی که امروزه گریبان‌گیر همه کشورهای جهان شده، اعتیاد به مواد مخدر است. با وجود آنکه عده ای معتقدند اعتیاد بیماری محسوب می‌شود اما این بیماری خانمان سوز اغلب ضربه های جبران ناپذیری به جامعه و مردم وارد می‌کند. به همین علت مسئولان در تلاشند با اقدامات پیشگیرانه و درمانی تاحدودی به وضعیت آنان سرو سامان داده و شرایط ترک اعتیاد آنان را فراهم کنند، اما در این میان عده ای از آنان به علت مشکلات خانوادگی یا ارتباط با دیگر معتادان بعد از ترک به زندگی قبلی خود باز گشته و در غالب موارد به بزه نیز گرایش پیدا می‌کنند.
 
در همین ارتباط با رویا نوری، پژوهشگر اعتیاد در دانشگاه علوم بهزیستی صحبت کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید: 
 
با وجود اینکه آمارها نشان می‌دهند اغلب بزهکاران افرادی هستند که به نوعی از مواد مخدر اعتیاد دارند، به نظر شما چه ارتباطی می‌تواند بین اعتیاد و بزه وجود داشته باشد؟
با اینکه ما معتقد هستیم اعتیاد نوعی بیماری است اما این بیماری مزمن جنبه‌های مختلف زندگی فرد و اجتماع را در خطر آسیب جدی قرار می‌دهد و زمینه‌ساز بیماری‌های دیگری نیز می‌شود که منظر ما همان ارتکاب به جرم و بزهکاری است. همچنین باید در نظر داشت که احساس حقارت و طرد شدن فرد از خانواده و جامعه از جمله علل گرایش فرد به اعتیاد است و نخستین آسیب در فرد معتاد، کاهش اعتماد به نفس و تغییر شخصیت وی است. .................

ادامه مطلب
: مرتبه
[ برچسب:معتاد,خلافکار, ] [ ] [ چرخکاریان ( وکیل پایه یک دادگستری ) ]

شیشه ای

 گفت‌وگو با مردی که به اتهام قتل پدر زن سابقش در زندان است
جنایت شیشه ای
 
متهم 52 ساله بعد از اینکه به این نتیجه رسید که فقط با پناه بردن به شیشه می تواند از شر تریاک رهایی پیدا کند، شیشه را به عنوان آخرین راه برای ترک اعتیادش انتخاب کرد اما زمانی که از خماری شیشه حال و روز خودش را نمی فهمید جنازه پدرزنش را مثله کرد و در سطل زباله انداخت و اکنون پشت میله های زندان تحمل کیفر می‌کند. 
 
علت زندانی شدنت چیست؟       ...............

ادامه مطلب
: مرتبه
[ برچسب:جنایت,شیشه,جنایت شیشه, ] [ ] [ چرخکاریان ( وکیل پایه یک دادگستری ) ]

معاون امور اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری سیستان و بلوچستان گفت: وحدت و همدلی در کاهش میزان جرایم نقش مهمی دارد؛ بنابراین برای توسعه وحدت در استان همه مسئولین و مردم باید تلاش کنند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه سیستان و بلوچستان، کهنسال در جمع ریش‌سفیدان و سران طوایف نیکشهر، اظهار کرد: ریش‌سفیدان و بزرگان هر منطقه و محل در پیشگیری از جرائم و ناهنجاری‌های آن محل و منطقه نقش بسیار مهم و تاثیرگذاری دارند.        ..........


ادامه مطلب
: مرتبه
[ برچسب:, ] [ ] [ چرخکاریان ( وکیل پایه یک دادگستری ) ]

شورای نگهبان طرح استفساریه در خصوص مواد (63) و (64) قانون اجرای سیاست‌های کلی اصل چهل و چهارم قانون اساسی را مغایر با موازین شرع و قانون اساسی ندانست.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، بر اساس اعلام شورای نگهبان، مصوب جلسه مورخ پانزدهم دی ماه یکهزار و سیصد و نود و دو مجلس شورای اسلامی در جلسه مورخ 1392/10/25 شورای نگهبان مورد بحث و بررسی قرار گرفت که مغایر با موازین شرع و قانون اساسی شناخته نشد.

انتهای پیام

منبع ایسنا

: مرتبه
[ برچسب:شوراي نگهبان , ] [ ] [ چرخکاریان ( وکیل پایه یک دادگستری ) ]

شورای نگهبان طی نامه‌ای به مجلس شورای اسلامی، با استمهال لایحه آیین دادرسی کیفری، فرصت بیشتری برای بررسی این لایحه درخواست کرد.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، متن این نامه به شرح زیر است:

«مصوب جلسه مورخ پنجم آذرماه یکهزاروسیصد و نود و دو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی مطابق اصل هشتاد و پنج (85) قانون اساسی، به لحاظ عدم فرصت رسیدگی بدینوسیله استمهال می‌گردد.»

انتهای پیام

منبع ایسنا

: مرتبه
[ برچسب:شوراي نگهبان , ] [ ] [ چرخکاریان ( وکیل پایه یک دادگستری ) ]

کمیته حقوق کودک سازمان ملل ابزاری را فراهم کرده است تا کودکان جهان از این پس بتوانند به صورت مستقیم شکایات خود را در خصوص نقض حقوق کودک به این کمیته ارائه دهند.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، از ماه آوریل سال جاری که امکان استفاده از این ابزار فراهم می‌شود، کودکان به صورت فردی، گروهی یا دادن وکالت به شخصی دیگر می‌توانند موارد نقض کنوانسیون بین‌المللی حقوق کودک را به کمیته حقوق کودک سازمان ملل گزارش دهند.

کریستین سندبرگ رئیس کمیته حقوق کودک مستقر در ژنو در این باره گفت: فراهم کردن چنین ابزاری بدین معناست که کودکان می‌توانند به معنای واقعی از حقوق‌شان بهره‌مند شوند و به آن‌ها این امکان را می‌دهد که همانند افراد بزرگسال به نهادهای بین‌المللی حقوق بشر دسترسی داشته باشند.       ...........


ادامه مطلب
: مرتبه
[ برچسب:سازمان ملل متحد ، كودك , ] [ ] [ چرخکاریان ( وکیل پایه یک دادگستری ) ]
درباره وبلاگ

خوش آمدید ........................................ قبول وکالت در کلیه دعاوی حقوقی ، کیفری ، ثبت و... ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,, در کلیه محاکم استان تهران ، البرز و یزد ..............................................
ترمينولوژي حقوق
امکانات وب
وب سايت حقوقدانان جوان ايران

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 19
بازدید هفته : 49
بازدید ماه : 132
بازدید کل : 207522
تعداد مطالب : 264
تعداد نظرات : 11
تعداد آنلاین : 1

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

موسسه حقوقی چرخ کاریان

این صفحه را به اشتراک بگذارید